منتظران حضرت مهدی (عج)

منتظران حضرت مهدی (عج)

منتظران را به لب آمد نفس ای شه خوبان تو به فریاد رس
منتظران حضرت مهدی (عج)

منتظران حضرت مهدی (عج)

منتظران را به لب آمد نفس ای شه خوبان تو به فریاد رس

سفارش امیرمؤمنان (ع) به رحمت و محبت به همه‌‌ی خلق

در عهدی که به مالک اشتر نوشت، فرمود:
 ای مالک! با مردم، این چنین رفتار کن. خوب گوش کنید، بفهمید، درک کنید. این را دنیا باید گوش کند و بفهمد. فرمود: ای مالک همه کسانی که رعیّت تو هستند، از دو طائفه بیرون نیستند؛ یا برادر تو‌اند در دین، یا شبیه تو‌اند در خَلق. حالا ببین با کفّار عملش چیست؟
رفتارش با کافر چیست تا برسد به مسلمان! فرمود: مالک! در قلبت رحمت، محبّت و لطف نسبت به همه داشته باش، حتی کفّار! این است حکومت اسلام! این است حکومت علوی!
پنج مطلب فرمود که عقل مبهوت است. فرمود: رحمت. دوم: محبت. سوم: لطف. چهارم: عفو. پنجم: صفح. نسبت به همه، چه مسلمان، چه کافر، چه یهودی، چه نصرانی. مبادا در قلمرو مملکت تو نسبت به یک کافری کمترین تعدّی شود. دنیا باید برای گوینده‌ی این کلام عزا بگیرد. اسرار این بیان را بزرگانی مثل شیخ انصاری، باید بفهمند.
خوب دقت کنید! یعنی در مملکتی که لوای اسلام و حکومت علوی بر سر پاست، باید با تمام افراد آن مملکت، حتی کفّار با رحمت و محبت و لطف و عفو و گذشت برخورد کرد.
ای مالک، رعیّت زلل دارد، علل دارد.
ای مالک، رعیّت لغزش دارد چه عمد، چه خطا. اگر انجام دادند، تو با آنها جوری رفتار کن که توقع داری خدا با تو رفتار کند. حالا برای چنین کسی تمام دنیا باید عزا بگیرد یا نه؟

نکته ها و حکایتها از آیت الله وحید خراسانی 

چرا اسلام ؟ و چرا شیعه ؟

در وهله اول دلایلی را که خود مسلمانه شیعه بر اساس آن دین اسلام و شاخه تشیع را برگزیده به فرد سوال کننده ارائه میکند چون نمی شود کسی شیعه باشد و دلیلی برای انتخاب آن نداشته باشد !! که در این صورت راه را به اشتباه رفته چون شیعه دین اگاهی و دانش و منطق است و نه پیروی از پدارانمان به شکل موروثی که این کار را بت پرستان دوران جاهلیت می کردند که در جواب دلایل و معجزات پیامبر می گفتند که چون ما پدرانمان را بر بت پرستی یافتیم خود نیز بت پرست می شویم و تو هر دلیلی بیاوری ما مسلمان نمی شویم. پس نکته مهم اینجاست که هیچ کس فقط به این دلیل که پدرش شیعه است نباید شیعه شود بلکه وظیفه هر مسلمانی  است که در راه دینش قیام کند و خود به درستی آن پی ببرد


در مرحله دوم بنا را بر این می گذارم که فردی شیعه نباشد..  و بخواهد دلیل شیعه بودن را بداند که حتی در این حالت هم خودش باید با تحقیق برایش صدق آن ثابت شود و و صحبتهای دیگران فقط راه او را کوتاهتر می کند و لاغیر.


 از اینرو بعنوان مثال دلایل عمده ای که خود در مدت شیعه شدنم به آن رسیدم را بیان می کنم.

 اولین دلیلی که من را مجاب کرد به شیعه شدن این بود که کاملترین دین هست از این رو که ما مسلمانان تمام ادیان الهی را قبول داریم و حتی این ادیان جزئی از دین اسلام هستند مثلا کتاب تورات و انجیل و زبور و ... جزو کتابهای الهی ما هستند و قران کاملترین انها هست که آخرین انها هم هست و در واقع همه ادیان سیر تکاملی را طی کردند تا به اسلام که کاملترین انها از نظر مفاهیم و احکام الهی است رسیدیم. و همچنین در کتب آسمانی ادیان قبل از اسلام نام پیامبر و امامان ما نیز به عنوان اخرین پیامبر امده است به طور مثال :

در تمام کتبهاى الهى نام حضرت محمد (ص) و امام على (ع) آمده است.
نام حضرت محمد (ص) در تمام کتابهاى الهى احمد یا ستوده است.
نامهاى امام على (ع) در کتابهاى الهى در زبور اریا در صحف حجر العین در تورات ایلیا در انجیل تبریا. 
جرا الان ادیان دیگر قبول ندارند این است که حضرت ابراهیم (ع) گفت که بیغمبر آخر زمان از نسل بسرم اسماعیل (ع) است.

همچنین اسامی  حضرت صاحب الزمان (عج) در کتب و ادیان آسمانی دیگر به شرح ذیل است :

«صاحب» در صحف ابراهیم(علیه السلام
ـ «قائم» در زبور سیزدهم؛
«قیدمو» در تورات به لغت ترکوم؛
ـ «ماشیع» (مهدی بزرگ) در تورات عبرانی؛
ـ «مهمید آخر» در انجیل؛
ـ «سروش ایزد» در زمزم زرتشت؛
ـ «بهرام» در ابستاق زند و پازند؛
ـ «بنده یزدان» هم در زند و پازند؛
ـ «لند بطاوا» در هزار نامه هندیان؛
ـ «شماخیل» در ارماطس؛
ـ «خوراند» در جاویدان؛
ـ «خجسته» (احمد) در کندرال فرنگیان؛
ـ «خسرو» در کتاب مجوس؛
ـ «میزان الحق» در کتاب اثری پیغمبر؛
ـ «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان؛
ـ «فردوس اکبر» در کتاب قبروس رومیان؛
ـ «کلمةُ الحقّ» در صحیفه آسمانی؛
ـ «لِسانِ صدق» هم در صحیفه آسمانی؛
ـ «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال؛
ـ «بقیة اللّه» در کتاب دوهر؛
ـ «قاطع» در کتاب قنطره؛
ـ «منصور» در کتاب دید براهمه؛
ـ «ایستاده» (قائم) در کتاب شاکمونی؛
ـ «ویشنو» در کتاب ریگ ودا؛
ـ «فرخنده» (محمّد) در کتاب وشن جوک؛
ـ «راهنما» (هادی و مهدی) در کتاب پاتیکل؛
ـ «پسر انسان» در عهد جدید (اناجیل و ملحقات آن
ـ «سوشیانس» در کتاب زند و هومو من یسن، از کتب زردتشیان؛
ـ در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانویه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ایزد» آمده که باید در آخر الزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد؛
ـ «فیروز» (منصور) در کتاب شعیای پیامبر.



پس یک مسلمان در واقع ابتدا یهودی و سپس مسیحی و در آخر مسلمان است و حتی شیعه از شاخه سنت هم کاملتر است میتوان گفت سنی ترین مذهب شیعه اهل بیت است چون تمام اصول آنها را ما قبول داریم و حتی یک اصل مهم  هم افزون از آنها که آن ولایت ائمه و در غیاب آنها ولایت فقیه است. و دلیل صحت آن هم از نظر من این است که همانگونه که انسان در موقع بیماری به دکتر نیاز دارد در مواقع شبهات دینی هم نیاز به یک داناتر از خود و عالمتر از خود دارد که شک او را درمان کند و به اصطلاح طبیب دینی او باشد .( حتی شیعه از این هم فراتر رفته و به پیروان خود توصیه کرده که خود با تفکر و علم کسب کردن مسائل دینی خود را حل کنند و در آخر اگر توفیق نداشتند به امر تقلید و دارای مقلد شدن بپردازند یعنی آزادی تفکر و اندیشه بصورت کامل
دلیل مهم دیگری که من را به دین شیعه پایبند می کند حضور انسانهائی چون حضرت مسیح (ع) و حضرت محمد (ص) و مولا علی بن ابی طالب (ع) وحضرت اباعبدالله حسین بن علی (ع)  و فرزندانشان  هست که من تاکنون در تحقیقات فردی که داشته ام انسانی برتر از اینها در طول تاریخ پیدا نکرده ام که چنان فداکارانه از جان و مال خود در راه سعادت سایر انسانها بگذرند و حتی عزیزان خود را هم در این راه فدا کرده باشند. من شخصا هنوز هم بدنبال انسانهایی برتر از ایشان هستم که هنوز پیدا نکرده ام پس پیروی از این بزرگان منطقی ترین راهی است که تاکنون یافته ام.
در مجموع فقط این را بگویم که در قران به انسانها گفته شده است که یکی از مشخصات مومنین آن است که تمام روشها و سخنان را می شنوند و می بینند و بهترین آن را انتخاب می کنند. پس وقتی خدا ما را مجبور به مسلمان شدن نکرده است و فقط خواسته با تفکر بهترین راه را انتخاب کنیم برای سعادت در دنیا و اخرت پس من هم فقط پیشنهاد می کنم دوستان مطالعه خود بالا ببرند و خود منصفانه بهترین روش را انخاب کنند چون به گفته خدا (لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی) اجبار و اکراه در دین نیست . و این کتاب الهی فقط روشن کننده راه است بر خلاف نظر  جبر گرایان که میگویند انسان اختیاری ندارد از خود این خود انسان است که باید مسیر را انتخاب کند و جوابگوی انتخاب خود باشد و همچنین سند این سخن  در آیه 4سوره انسان خداوند میفرماید : (انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا ) راه را به او نشان دادیم ، یا سپاس گذار باشد یا نا سپاس.
جواب  این دو سوال تقریبا یکی است چون شیعه همان اسلام است و تنها فرق آن هم با شاخه سنت همان اصل ولایت است.


{برای تعجیل در فرج یگانه منجی عالم حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) صلوات}